هر جوجه ای دوست دارد وقتی بیدمشک او را لیس می زنند. و این سبزه زبان گشادی از برادرش پیدا کرد. طبیعتاً، برای چنین خدماتی، او مجبور بود تمام هزینه را بپردازد - دهانش را ببرد و بگذارد شکافش را روی دیک بگذارد. فقط می توانم ببینم که او از آن لذت می برد. و اینکه احساس کند از یک بازیگر فیلمبرداری می شود و با دیدن واژن و لیس زدن روی لب هایش، او فقط از آن لذت می برد.
این پسر نمی تواند از پس امور مالی خود برآید و نمی تواند به درستی از دخترش محافظت کند. او را نزد یک سیاهپوست فرستاد تا بدهیهایش را بپردازد، و حتی نمیدانست که دو نفر از آنها خواهند بود. و خودش بیهوده در آستان خانه رها شد. البته از دختر پذیرایی مناسبی شد و در دو بشکه زدند، اما بدهی باید بازپرداخت شود و او چاره ای جز رضایت هر دو نداشت. او این کار را کاملاً انجام داد.
هنر عشق را باید از معلمان مجرب آموخت. مامان همه چیز را در مورد رابطه جنسی می داند و آماده است به دختر بی تجربه خود بیاموزد که چگونه خروس را درست بمکد. امیدوارم در کلاس حواسش جمع باشد.