آه، چقدر این دخترهای چرند خروس کلفت سیاه سیاه پوست را دوست دارند. با چنان شور و اشتیاقی که با لب هایش کار می کرد، باعث شد من بخواهم. چگونه در دهان او جا می شود، من نمی فهمم - گلوی بی انتها. مثل همیشه در چنین مواقعی از او خواست که بر زبانش تقدیر کند. با لذت بلعیده شد و هیچ اثری از خود باقی نگذاشت.
دریا، تابستان، یک بلوند در حال مکیدن آلت تناسلی - عاشقانه! من خوش شانس بودم که یک پتو با خودم داشتم، وگرنه می توانستیم در شن و سنگ ها برهنه شویم - هر دوی ما ترمز نداریم! من باید تابستان آینده به ساحل بروم تا به دنبال بلوندم بگردم.