یک دختر در خانه پدربزرگش چه می کند - از کتابخانه او کتاب می خواند؟ نه، او می خواهد سرگرم شود، نه ورق زدن. هورمون های او در حال اجرا هستند و نیاز به خروجی دارند. خوب، چون پدربزرگش چیز بهتری برای ارائه ندارد، خودش این کار را می کند. یا بهتر است بگویم، خروس او. و اگرچه پدربزرگ از میل او شگفت زده شد، اما برای نوه خود هیچ چیز ارزش آن را ندارد! بنابراین کار کردن با او باعث افتخار بود. بنابراین مجبور شد کمی عرق کند. اما او با لذت نوشیدنی گرم او را در دهانش گرفت. حالا دیدن پدربزرگش خیلی خوشایندتر خواهد بود. )))
یک زن معمولی آراسته، اینطور نیست که بتواند برای پول و بدون کاندوم در خیابان فک کند! البته من تو خیابون لعنت کرده ام، البته با کاندوم. حتی اگر به شریک زندگی خود اعتماد داشته باشید، باز هم در خیابان خوابیده اید. فکر می کنم در سرما و در خیابان چندان خوشایند نیست!