می بینم که این اولین بار نیست که با هم رابطه جنسی دارند. خیلی راحت است - لازم نیست کسی را پیاده کنید، همیشه یک دوش و یک تخت در نزدیکی شما وجود دارد. البته دیک برادرش عالیه که هر خواهری به یکیش میخوره و در اولین فرصت میکشه. خب، به نظر من، او هم بدش نمی آید که با خواهرش خوش بگذرد - همنوع خودش به او خیانت نمی کند یا مجبورش نمی کند با او ازدواج کند. وقتی برادرش داخلش شد خیلی بامزه بود - فقط باعث خوشحالی آنها شد. )
ابتدا فکر می کردم که پدربزرگ در پایان آن خواهد مرد، اما برعکس شد: او دختر بیچاره را لعنت کرد و یک سطل اسپرم را نیز در بیدمشک ریخت. البته تقریباً تمام کارهایی که دختر به تنهایی انجام می داد، اما پدربزرگ نیز در بالای آن قرار داشت: در آن سن، بسیاری از آنها اصلاً نمی توانند کار سختی را تحمل کنند. دختر به طرز شگفت انگیزی می مکد: بدون مشکل کل خروس را می بلعد، من خودم او را لعنت می کردم!
کاتیا ازت خواستم که نگو.